رمزنگاری از دیرباز به عنوان یک ضرورت برای حفاظت اطلاعات خصوصی در مقابل دسترسی های غیرمجاز در تجارت و سیاست و مسایل نظامی وجود داشته است. به طور مثال، تلاش برای ارسال یک پیام سری بین دو هم پیمان به گونه ای که حتی اگر توسط دشمن دریافت شود، قابل درک نباشد، در رم قدیم نیز دیده شده است (رمز سزار). در سالیان اخیر رمزنگاری و تحلیل رمز از یک هنر پا را فراتر گذاشته و به یک علم مستقل تبدیل شده است و در واقع به عنوان یک وسیله عملی برای ارسال اطلاعات محرمانه روی کانال های غیر امن مانند تلفن، مایکروویو و ماهواره ها شناخته می شود. پیشرفت علم رمزنگاری موجب به وجود آمدن روش های تحلیل مختلفی شده است به گونه ای که به طور متناوب سیستم های رمز مختلف شکسته شده اند. معروف ترین نمونه از این نوع سیستم ها، ماشین «انیگما» بوده است. انیگما، ماشین رمزگذار و کد کننده ای بوده است که حزب نازی در زمان جنگ جهانی دوم برای ارسال پیام هایشان از طریق رادیو به سایر نقاط از آن استفاده می کردند.
رمزنگاری که به طور عمده به دو بخش رمزنگاری متقارن یا رمزنگاری با کلید خصوصی و رمزنگاری متقارن یا رمزنگاری با کلید عمومی صورت می گیرد، تلاش می کند برای ایجاد یک ارتباط سری از طریق سیستم های مخابراتی و شبکه های کامپیوتری، مباحث مربوط به محرمانگی و احراز هویت را تحت فرض های مشخص، به درستی اثبات نماید. رمزهای کلید خصوصی بر مبنای نوع عملکرد، چگونگی طراحی و پیاده سازی و کاربردهایشان به دو گونه رمزهای بلوکی و رمزهای دنباله ای تقسیم می شوند.
در فصل اول این سیمنار، تعریفی کلی از رمزنگاری و انواع آن ارائه شده است. فصل دوم به بررسی الگوریتم های کلید متقارن و نامتقارن می پردازد. در فصل سوم رمزهای بلوکی و دنباله ای را به طور کامل توضیح داده و در فصل چهارم، دو رمز بلوکی DES و AES که بسیار پرکاربرد هستند، مورد بررسی قرار گرفته اند. فصل پنجم به بررسی طول کلید مناسب برای رمزها جهت ایمنی بیشتر اختصاص دارد.
فصل اول
معرفی رمزنگاری
رمزنگاری دانش تغییر متن پیام به کمک یک کلید رمزنگاری و یک الگوریتم رمزنگاری است. به طوری که تنها شخصی که از کلید و الگوریتم مطلع است قادر به استخراج متن اصلی از متن رمزشده باشد و شخصی که از یکی یا هردوی آنها اطلاعی ندارد، نتواند به محتوای پیام دسترسی پیدا کند. رمزنگاری از طریق پنهان نگاه داشتن الگوریتم منسوخ شده است. در روشهای جدید رمزنگاری، فرض بر آن است که همان الگوریتم را می دانند. آنچه پنهان است فقط کلید است.
رمزنگاری علمی است که به وسیله آن می توان اطلاعات را به صورتی امن منتقل کرد، حتی اگر مسیر انتقال اطلاعات (کانال های ارتباطی) ناامن باشد. دریافت کننده اطلاعات آنها را از حالت رمز خارج می کند (decrypting). به این عمل رمزگشائی گفته می شود.
توجه داشته باشید که رمزنگاری به تغییر ساده محتویات یک متن گفته می شود و با کدگذاری (coding) تفاوت دارد. در رمزنگاری، هر کاراکتر با یک نماد تغییر می کند. رمز به مفعوم تبدیل کاراکتر به کاراکتر یا بیت به بیت، بدون تغییر محتویات زبان شناختی آن است. در مقابل «کد» تبدیلی است که کلمه ای را با یک کلمه یا نماد دیگر جایگزین می کند.
کلمه Cryptography به معنای رمزنگاری، برگرفته از لغات یونانی ‘kryptos’ به مفهوم “محرمانه” و ‘graphein’ به معنای “نوشتن” است. در بررسی نخستین استفاده کنندگان از رمزنگاری به “سزار” امپراتور روم و نیز “الکندی” که یک مسلمان است برمی خوریم. از عمده ترین شیوه های رمزنگاری های ابتدایی، پیچیدن نسخه اصلی پیام بر روی استوانه ای با قطر مشخص و نوشتن پیام بر روی متن استوانه ای است. بعدها از این روش به همراه موتورهای الکتریکی برای رمزنگاری استفاده شد.
رمزنگاری مدت زیادی است که توسط نیروهای ارتشی و دولت برای آسان کردن مخابرات رمزی مورد استفاده قرار گرفته است. در حال حاضر، رمزنگاری برای حفاظت اطلاعات در بسیاری از سیستم های غیرنظامی مانند کامپیوتر، شبکه ها (به طور مثال تجارت الکترونیکی)، تلفن های همراه، و ماشین های سخنگوی اتوماتیک بانک استفاده می شود. همچنین در مدیریت حقوق دیجیتالی برای محدود کردن استفاده از موارد دارای کپی رایت و در نرم افزار حفظ کپی برای حفاظت در برابر مهندسی معکوس و سرقت نرم افزاری به کار می رود.
از رمزنگاری می توان برای تأمین امنیت و تأمین اعتبار پیام به صورت جداگانه یا توأمان استفاده کرد. منظور از تأمین امنیت پیام این است که به غیر از گیرنده مجاز، شخص دیگر قادر به فهمیدن متن پیام نباشد. همچنین منظور از اعتبار پیام این است که فرستنده واقعی پیام مشخص باشد.
دانش رمزنگاری بر پایه مقدمات بسیاری از قبیل تئوری اطلاعات، نظریه اعداد و آمار بنا شده است.
:
ترانزیستور اثر میدان تونلی (TFET) یک دیود p-i-n بایاس معکوس است که پتانسیل ناحیه ذاتی آن توسط گیت کنترل می شود. در این فصل مؤلفه های جریان بایاس معکوس یک پیوند p-n شرح داده می شود. در ادامه با تاریخچه افزاره TFET و چالش اصلی در آن آشنا می شویم و به بررسی کارهای انجام شده برای بهبود مشخصه Ion/Ioff خواهیم پرداخت.
1-1- پیوند p-n تحت شرایط بایاس معکوس
شکل (1-1) یک پیوند p-n را تحت شرایط بایاس معکوس نشان می دهد. با افزایش بایاس معکوس، ممکن است که جریان دیود به طور فزاینده ای افزایش یابد. این پدیده که شکست نامیده می شود ممکن است به لحاظ یکی از سه منشأ زیر به وجود آید. اولین علتی که بررسی خواهیم کرد، سوراخ شدن خوانده می شود.
1-1-1- سوراخ شدن
با افزایش بایاس معکوس، عرض ناحیه تخلیه که بر روی آن پتانسیل افت می کند، افزایش می یابد. وضعیت را در نظر بگیرید که در آن ناحیه ای که آلایش زیادی از نوع p دارد، در مجاورت ناحیه ای که دارای آلایش اندک نوع n است قرار داشته باشد. در این صورت ناحیه تخلیه طرف n بسیار بزرگتر از ناحیه تخلیه طرف p است. در ولتاژ زیاد معینی، ناحیه تخلیه طرف n به اتصال اهمی طرف n خواهد رسید. اگر ولتاژ باز هم افزایش یابد، اتصال رسوخ میدان الکتریکی را احساس خواهد کرد و الکترون در اختیار دیود p-n قرار خواهد داد. در نتیجه دیود اتصال کوتاه می شود و جریان صرفا توسط مقاومت های مدار خارجی محدود می گردد.
2-1-1- یونیزه شدن برخوردی یا شکستن بهمنی
افزایش بایاس معکوس موجب افزایش انرژی حامل ها می شود، در این شرایط الکترونی که خیلی داغ می باشد، از الکترونی که در نوار ظرفیت قرار دارد، از طریق برهم کنش کولمبی پراکنده می شود و آن را به نوار هدایت پرتاب می کند. الکترون اولیه باید انرژی کافی را برای بالا بردن الکترون از نوار ظرفیت به نوار هدایت فراهم آورد. بنابراین انرژی الکترون اولیه باید کمی بزرگتر از شکاف انرژی (که نسبت به کمینه نوار هدایت اندازه گیری می شود) باشد. حال در تراز نهایی، دو الکترون در نوار هدایت و یک حفره در نوار ظرفیت داریم. بنابراین تعداد بارهایی که جریان را حمل می نمایند، تکثیر یافته است. این پدیده اغلب پدیده بهمنی نامیده می شود. توجه داشته باشید که این مسأله برای حفره های داغ نیز ممکن است اتفاق بیفتد و حفره ها نیز می توانند آغازگر پدیده بهمنی باشند.
چهره جزو مهمترین محرک هایی است که به سیستم بینایی اعمال می شود. ثبت های الکترودی از تک نرون ها در میمون Macaque نشان داده است که بعضی از نرون ها به طور اساسی به چهره جواب می دهند و به محرک های دیگر پاسخ نمی دهند. این نرون ها در جلوی قسمت بالایی شیار گیجگاهی یا STS و در ناحیه TE یافت شده اند. این سلول ها برای پاسخ دادن نیاز به وجود تمام اجزای صورت را دارند.
از طرفی، نشان داده شده است که بعضی از سلول ها به تنها یکی از اجزای صورت مانند (چشم ها، دهان، موها) یا زیر مجموعه ای از اجزاء پاسخ می دهند. این سلول ها پاسخ افت کننده ای به جزء دیگر صورت یا کل صورت دارند. هرکدام از این سلول ها از طریق سیناپس ها به یکدیگر متصل می باشند که تشکیل یک شبکه عصبی را می دهند.
هدف این پروژه آنالیز این نکته است که وجود جاذب های مجزا برای اجزا صورت مانند چشم، گوش، بینی و مو در کنار جاذب ها برای کل صورت چقدر فرآیندهای ذخیره سازی و بازشناسی کل چهره را تسهیل می سازد. سوال اصلی دیگری که در اینجا مطرح است این است که ذخیره سازی اجزاء به صورت جاذب در یک ناحیه کرتکس چقدر به ذخیره سازی و بازیابی یک حافظه ترکیبی کمک می کنند. با این حال قصد اصلی این پروژه تاکید بر بازیابی صورت در مغز برای پاسخ به این پرسش است. این کار به وسیله مدلسازی انجام می پذیرد به این ترتیب که شبکه عصبی مورد نظر برای مدلسازی پیاده سازی می شود و نتایج بررسی خواهد شد.
یکی از مدلهای مشابه که توسط Treves و همکارانش در SISSA شبیه سازی شده است، از شبکه عصبی ماژولار تشکیل شده است که هریک از ماژول ها برای کد کردن و ذخیره سازی یک از اجزای صورت استفاده شده اند. در این شبیه سازی شبکه ای برای سلول های کد کننده کل صورت یا سلول چهره در نظر گرفته نشده است و فقط تفاوت در وجود یا نبود اتصالات بین ماژول ها در عمل بازشناسی چهره مورد بررسی قرار گرفته است.
:
انواع زیادی از سیستم های توربین بادی در بازار رقابت می کنند که آن ها را به دو گروه اصلی می توان تقسیم کرد. گروه اول، توربین های بادی سرعت ثابت هستند که ژنراتور به طور مستقیم به شبکه متصل شده است. در واقع هیچ گونه کنترل الکتریکی برای این سیستم وجود ندارد. به علاوه تغییرات سریع در میزان سرعت باد به سرعت روی بار القار می شود (به علت تغییرات توان). این تغییرات برای توربین بادی که به سیستم قدرت متصل است خوشایند نیست و باعث ایجاد فشارهای مکانیکی روی توربین می شود و عمر توربین را کم می کند و نیز از کیفیت توان می کاهد. در توربین بادی سرعت ثابت فقط یک سرعت باد وجود دارد که توربین در آن سرعت بهینه کار می کند، از این رو توربین بادی سرعت ثابت اغلب خارج از عملکرد بهینه خود کار می کند و به طور معمول ماکزیمم توان از باد گرفته نمی شود. گروه دوم، توربین بادی سرعت متغیر هستند. در این نوع ژنراتور به طور مستقیم به شبکه متصل نمی شود. نوع سرعت متغیر توربین بادی قابلیت کنترل سرعت روتور را فراهم می کند، این کار به ما اجازه می دهد تا توربین بادی نزدیک نقطه بهینه خود کار کند. بیشتر توربین های بادی با بازه توان بیشتر از 1/5 مگاوات از نوع سرعت متغیر می باشند. یکی از انواع توربین های سرعت متغیر، توربین های بادی مجهز به ژنراتور القایی از دو سو تغذیه است. امروزه اکثر توربین های بادی به ژنراتور القایی از دو سو تغذیه مجهز شده اند. در این نوع، ژنراتور
القایی روتور سیم پیچی از طریق استاتور به شبکه قدرت متصل می شود و روتور از طریق مبدل الکترونیک قدرت ac/dc/ac فرکانس متغیر با توان نامی در حدود 25 – 30 درصد تو ان نامی ژنراتور به شبکه قدرت متصل می شود. مبدل الکترونیک قدرت شامل مبدل طرف روتور و مبدل طرف شبکه است که به طور پشت به پشت از طریق یک خازن اتصال dc به هم متصل شده اند. ایراد اصلی توربین های بادی سرعت متغیر به خصوص توربین هایی که به DFIG مجهز اند، عملکرد آ ن ها در طی بروز اتصال کوتاه در شبکه است. اتصال کوتاه روی سیستم قدرت حتی اگر از محل توربین بادی دور باشد باعث ایجاد افت ولتاژ در نقطه اتصال توربین بادی با شبکه قدرت می شود. این امر باعث افزایش جریان در سیم پیچ استاتور می شود. به خاطر کوپل مغناطیسی بین استاتور و روتور، این جریان در مدار روتور و مبدل الکترونیک قدرت دیده می شود، چون ظرفیت مبدل 25 – 30 درصد ظرفیت ژنراتور است این جریان منجر به آسیب دیدن مبدل می شود. تا پنج سال پیش، بیشتر اپراتور های شبکه نیاز نداشتند تا توربین های بادی در هنگام اتصال کوتاه، شبکه را تغذیه کنند و هنگامی که یک حالت غیر عادی در ولتاژ شبکه شناسایی می شد، آن ها را از شبکه جدا می کردند. با افزایش ظرفیت انرژی بادی در سیستم قدرت در سال های اخیر و افزایش سهم آن ها در تامین توان در سیستم قدرت، از دست دادن ناگهانی و بزرگ توربین های بادی در طی بروز اتصال کوتاه در شبکه می تواند باعث خاموشی
های وسیع و ناپایداری در سیستم قدرت شود. در این پروژه یک روش جدید برای عملکرد بی وقفه توربین بادی مجهز به ژنراتور القایی از دو سو تغذیه با استفاده از محدود کننده جریان خطا و STATCOM ارایه شده است.
:
با مطرح شدن به کار گیری بخش خصوصی در فعالیت های اقتصادی و مشارکت هر چه بیشتر این بخش بحث تجدید حیات بورس اوراق بهادار تهران مطرح گردید و علت آن به واسطه نقشی بود که سازان بورس اوراق بهادار در اجرای سیاست خصوصی سازی واحد های اقتصادی بازی می کرد .
هدف دولت از اجرای سیاست خصوصی سازی جذب سرمایه و جلب سرمایه گذاران در فعالیت های مولد و اقتصادی بود تا بدینوسیله بتواند مقدمت رشد اقتصادی را فراهم نماید .
سازمان بورس در اجرای این سیاست از جایگاه مناسبی برخوردار می باشد در همین راستا فعالیت های زیادی جهت تجدید حیات بورس
شروع و سازمان بورس یز از سال 1369 به خاطر نقشی که در اطلاع رسانی به بازار به بازار سرمایه برعهده داشته و همچنین مطلع نمودن عموم مردم از روند بازار اقدام به محاسبه شاخص قیمت سهام نمود که یکی از کار های مثبت سازمان بورس بعد از انقلاب در آگاه نمودن و جلب سرمایه های مردم می باشد .
شاخص قیمت سهام روند کلی حرکت بازار سرمایه را نشان می دهد در واقع روند آن درجه موفقیت و با عدم موفقیت بازار سرمایه کشور می باشد . در هر تصمی جهت سرمایه گذاری دو فاکتور از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و مبنای امر سرمایه گذاری می باشد این دو فاکتور ریسک و بازده می باشد . هر سرمایه گذاری که افزایش ارزش سرمایه گذاری خود را تعقیب می نماید مجبور است که ریسک و عوامل تشکیل دهنده آن و بازده سرمایه گذاری را شناسایی و محاسبه نماید یکی از انواع ریسک ها ریسک سیستماتیک می باشد که ناشی از شریط محیطی بوده مدیریت کنترلی برروی آن ندارد این ریسک در ایران به لحاظ تغییرات شدید بررسی تاثیر سیاست های پولی بانک مرکزی بر فعالیت بازار بورس اوراق بهادار تهران .