وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تحلیل رفتار مغناطیسی ماشین القایی تحت ولتاژ هارمونیکی

:
سازگاری الکترومغناطیسی یک موتور القایی از دو دیدگاه مطرح است. یکی اثر اختلال زای میدان مغناطیسی ناشی از آن در محیط پیرامون و دیگری سوء عملکرد آن که در اثر وجود منابع اختلالات الکترومغناطیسی ناشی از تجهیزات الکتریکی همچون «هارمونیک ها» ایجاد می شود.
در عمل وجود تجهیزات و عناصر با مشخصه غیرخطی و بخصوص ادوات الکترونیک قدرت در بخش های مختلف تولید، انتقال و مصرف موجب پیدایش اعوجاجات هارمونیکی در شکل موج های سینوسی جریان و ولتاژ در شبکه قدرت می شود و این اعوجاجات متاسفانه اثر نامطلوبی روی موتورهای الکتریکی که در صنایع به طور وسیعی مورد استفاده است، دارد.

نیاز به دقت بیشتر و بیشتر در طراحی و تحلیل ماشین های الکتریکی، استفاده از مدل های عددی جهت تعیین میدان های الکتریکی و مغناطیسی را ترویج داده است. به دلیل ساختار هندسی پیچیده ماشین و مشخصه های غیرخطی مواد بکار رفته در آن در بسیاری از موارد

دانلود مقالات

 تنها روش حل عددی امکان پذیر است.

فصل اول
کلیات
با استعمال روزافزون ادوات و تجهیزات الکتریکی و نیز مصرف تصاعدی انرژی الکتریکی منابع الکترومغناطیسی مزاحم نیز افزایش یافته است.
بررسی آثار مخرب این منابع بر روی عملکرد تجهیزات الکتریکی مجاور نیز اهمیت بسزایی برخوردار است. ادوات الکترونیکی و کامپیوترهای شخصی امروزه در کلیه کارخانه ها و مجتمع های صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد به طوری که سیستم های الکترونیکی اندازه گیری، حفاظتی و کنترلی به سرعت جایگزین تجهیزات مشابه مکانیکی و الکترومکانیکی می شوند. این موضوع تحت عنوان «سازگاری الکترومغناطیسی» که به صورت مختصر شده با EMC نیز بیان می گردد، مورد نظر بوده و ضرورت شناخت چگونگی عملکرد تجهیزات الکتریکی در کنار یکدیگر را بیش از پیش مطرح می سازد.
سازگاری الکترومغناطیسی یک موتور القایی از دو دیدگاه مطرح است. یکی اثر اختلال زای میدان مغناطیسی ناشی از آن در محیط پیرامون و دیگری سوء عملکرد آن که در اثر وجود منابع اختلالات الکترومغناطیسی ناشی از تجهیزات الکتریکی همچون «هارمونیک ها» ایجاد می شود.
در عمل وجود تجهیزات و عناصر با مشخصه غیرخطی و بخصوص ادوات الکترونیک قدرت در بخش های مختلف تولید، انتقال و مصرف موجب پیدایش اعوجاجات هارمونیکی در شکل موج های سینوسی جریان و ولتاژ در شبکه قدرت می شود و این اعوجاجات متاسفانه اثر نامطلوبی روی موتوهای الکتریکی که در صنایع به طور وسیعی مورد استفاده است، دارد.
نیاز به دقت بیشتر و بیشتر در طراحی و تحلیل ماشین های الکتریکی، استفاده از مدل های عددی جهت تعیین میدان الکتریکی و مغناطیسی را ترویج داده است. به دلیل ساختار هندسی پیچیده ماشین و مشخصه های غیرخطی مواد بکار رفته در آن در بسیاری از موارد تنها روش حل عددی امکان پذیر است. روش اجزاء محدود (FEM) روشی عددی است که برای این منظور مناسب است. این روش در سال 1940 پیشنهاد شد، اما برای اولین بار 10 سال بعد در زمینه طراحی های مرتبط با دانش هوانوردی و تحلیل سازه بکار گرفته شد. پس از گذشت سال ها، روش اجزای محدود به طور گسترده ای در تقریبا تمام مسائل فیزیک و ریاضی به کار گرفته شد. این روش قادر است تخمین خوبی از تحلیل عملکردی وسائل الکترومغناطیسی ارائه کند.

جایابی مولدهای تولید پراکنده با استفاده از الگوریتم بهینه سازی


استفاده از مولد های تولید پراكنده در شبكه های توزیع با توجه به مزایای این مولد ها در حال افزایش است با وجود مزایای فراوان مولدهای DG یكی از مزایایی كه معمولاً در جایابی و استفاده از این مولدها مورد تأكید است كاهش تلفات شبكه های توزیع و انتقال می باشد.
استفاده از این مولدها بدون مطالعات جایابی و مطالعه شبكه توزیع و انتقال علاوه بر اینكه باعث كاهش تلفات شبكه نمی شود ممكن است سایر فاكتورهای مهم شبكه از جمله قابلیت اطمینان و سطح ولتاژ در شبكه توزیع را مختل كرده و هارمونیك های ولتاژ را در شبكه افزایش دهد. علاوه بر آن عدم حفاظت مناسب از مولد های تولید پراكنده می تواند برای تعمیركارانی كه به هنگام خاموشی شبكه مشغول كار هستند خطرناك باشد.

تولید پراكنده شده یا توزیع شده (DG) سیستم قدرت را در سطح شبكه توزیع و انتقال به خصوص شبكه توزیع تحت تاثیر اثرات حضور

پروژه دانشگاهی

 خود در شبكه قرار می دهد.

روش های مختلفی برای جایابی مولدهای تولید پراكنده در شبكه وجود دارد. هر یك از این روش ها اهداف گوناگونی را برای جایابی مولدهای تولید پراكنده در شبكه دنبال می كنند. یكی از این اهداف كه بیشتر در تحقیقات جایابی مورد توجه بوده است جایابی به منظور كاهش تلفات و بهبود پروفیل ولتاژ است. جایابی صحیح مولد تولید پراكنده منجر به صرفه جویی در توان میگردد و شبكه را از جابجایی توان اضافی آزاد می سازد. روش های جایابی مولدهای تولید پراكنده كه به منظور كاهش توان تلف شده استفاده می شود گوناگون هستند. كه در این پروژه نیز یك روش برای جایابی مورد بررسی قرار میگیرد.
فصل اول: ی بر سابقه موضوع
1-1- تاریخچه استفاده از مولدهای کوچک
روش های مختلفی برای جایابی مولدهای تولیدپراكنده در شبكه وجود دارد. هر یك از این روش ها اهداف گوناگونی را برای جایابی مولدهای تولید پراكنده در شبكه دنبال می كنند. یكی از این اهداف كه بیشتر در تحقیقات جایابی مورد توجه بوده است جایابی به منظور كاهش تلفات و بهبود پروفیل ولتاژ است. جایابی صحیح مولد تولیدپراكنده منجر به صرفه جویی در توان می گردد و شبكه را از جابجایی توان اضافی آزاد می سازد. روش های جایابی مولدهای تولید پراكنده كه به منظور كاهش توان تلف شده استفاده می شود گوناگون هستند یكی از روش هایی كه برای جایابی مولدهای تولید پراكنده استفاده می شود مبتنی بر قانونی است كه معمولاً برای جایابی خازن های سری از آن استفاده م ی شود. روش ” قانون دو سوم” برای جایابی مولدهای تولید پراكنده در شبكه ای با بارهایی كه به صورت همگون در شبكه توزیع شده اند در مرجع [3] آورده شده است. این روش پیشنهاد می كند كه مولدهای تولیدپراكنده در شبكه های شعاعی و دارای توزیع همگون بار، تقریباً در دو سوم فیدر با توانی معادل دو سوم توان ورودی به شبكه جاگذاری شوند. قانون دو سوم یك روش سادةه جایابی می باشد. در عمل نیز اعمال این قانون به شبكه بسیار ساده می باشد. اما قانون دو سوم دارای قابلیت اعمال به فیدرهایی با مشخصات دیگری از لحاظ توزیع بار و یا شكل شبكه نمی باشد و صرفاً محدود به فیدرهای شعاعی می باشد و قابل اعمال به یك شبكه نیست. مراجع [7-2] و [2-1] از الگوریتم پخش بار برای جایابی بهینه مولدهای تولیدپراكنده استفاده كرده اند با این فرض كه تمامی باس های باری توانایی نصب مولد DG را دارند. و مرجع [4] از روشی تحلیلی برای جایابی بهینه به منظور كاهش تلفات استفاده كرده است. در برخی از موارد جایابی مولد DG برای كاهش تلفات در خط مورد بررسی قرار گرفته اس

بررسی و کاربرد رادار SAR در ماهواره های تصویربرداری

ای از ماهواره می پردازیم و سپس ماهواره های تصویربرداری را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم.
ماهواره یک ابزار مخابراتی است که حدود چند دهه قبل توسط انسان اختراع و به خدمت گرفته شده است و ایده آن بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمد که برای اولین بار به نام Sputnik توسط کشور شوروی سابق به فضا پرتاب شد. از آن تاریخ به بعد یک رقابت بسیار شدیدی بر سر ساخت و ارسال ماهواره بین دو ابر قدرت وقت آغاز شد.
ماهواره های مخابراتی در حالت کلی به دو نوع Regenerative و Conventional تقسیم می شود از نظر ساختار یک ماهواره از دو قسمت کلی 1-  Payload و 2- Platform تشکیل شده است.
بخش Platform که ساختار کنترلی و مکانیکی و صفحات خورشیدی را شامل می شود ولی بخش Payload مأموریت مخابراتی یک ماهواره را بر عهده دارد.
در زمینه ساخت و ارسال ماهواره ها، بخش پرتاب (Lunch) ماهواره بسیار مهم و پیچیده می باشد. که یک ماهواره باید از یک مکان معین از کره زمین و یک زمان معین از سال پرتاب گردد. البته مدل های قرار گرفتن آن در فضا (Constellation) به صورت قراردادی توسط دانشمندان مطرح گردیده است.

از نظر موقعیت قرار گرفتن ماهواره در فضا به صورت سه لایه زیر تعریف می شود:

 

دانلود مقالات

 

1- لایه Low Earth Orbit :LEO
2- لایه Medium Earth Orbit :MEO
3- لایه Geostationary Earth Orbit :GEO
یک سیستم مخابرات ماهواره ای دارای 3 بخش اصلی می باشد:
1- بخش فضائی
2- بخش کنترل
3- بخش زمینی
عملکرد بخش فضائی بستگی به نوع کاربرد و هدف از ارسال دارد. بخش کنترلی (TT & C) (Tracking telemetry and Command) بخش مدیریتی ماهواره را بر عهده دارد. بخش زمینی بستگی به نوع کاربرد دارد و عملکرد آن نیز متفاوت است. در ضمن قسمتی از بخش کنترلی در ایستگاه زمینی نیز وجود دارد.
یکی از پارامترهای بااهمیت در مخابرات ماهواره ای، لینک های ماهواره ای می باشد که شامل موارد زیر می باشد:
1- لینک بالا رونده Uplink
2- لینک پایین رونده Downlink
3- لینک بین ماهواره ای Intersatellite link
در لینک بالا رونده، سیگنال از ایستگاه زمینی به سمت ماهواره و در لینک پایین رونده، سیگنال از ماهواره به سمت ایستگاه زمینی ارسال می گردد. لینک بین ماهواره، ارتباط بین دو ماهواره است که می تواند یک Optical link نیز باشد.
از نظر تخصیص فرکانس مخابرات ماهواره ای، کره زمین (از نظر ارتباطی) را به 3 منطقه بزرگ تقسیم کرده اند که شامل موارد زیر می باشد:
1- منطقه شماره 1: اروپا و آفریقا و خاورمیانه و قسمتی از روسیه
2- منطقه شماره 2: کشورهای آمریکایی
3- منطقه شماره 3: آسیا و اقیانوسیه و قسمتی از خاورمیانه و قسمتی از روسیه

 
مداحی های محرم